۱۳۹۱ آذر ۲۹, چهارشنبه

آن مرد آمد.

آن مرد آمد. آن مرد به دستورMI6 و حمایت مستقیم CIA آمد.
آن مرد سوار بر ایر فرانس و دست در دست به ظاهر کاپیتان ایرفرانس اما در واقع ماموران اطلاعاتی انگلیس؛ در لباس روحانیت آمد که معنویات ما را درست کند.
آن مرد با ریش سفید و دلی سیاه آمد.
آن مرد با شعار برابری کوخ نشینان و کاخ نشینان آمد.
آن مرد آمد اما کوخ نشینان کاخ نشین شدند و بقیه هم به خاک سیاه نشستند.
آن مرد با عبا و عمامه آمد تا آب و برق و اتوبوس رایگان شود.
 اما آب و برق که رایگان نشدند هیچ، کودکان هم پدر نشده نان آور شدند. دخترکان هم از ناچاری مادر بودن را فراموش کرده و فاحشه شدند.
اینها بود معنویاتی که آن مرد وعده اش را داده بود.
زنان و مردان از سر فقر و گرسنگی به فروش کلیه و اعضای بدن خود بپردازند و سن فحشا به زیر 13 سال بیاید و زنان تن فروشی کنند و مردان قمه کشی و زورگیری و کودکان به جای مدرسه رفتن گل و آدامس و فال بفروشند و تا اسلام ناب محمدی پابرجا بماند و بشویم ام القرای اسلام و دختران باکره ی کم سن و سال عجم رابرای به دست آوردن دل شیوخ عرب صادر کنیم که اسلام پابرجا بماند. اسلامی که با فروش شرافت و تن مردم این سرزمین، صادر شد. و اسلام یعنی همین!!
سالهاست که کودکان کار و تن فروش اجباری با حسرت به این جمله در کتاب فارسی اول دبستان خیره میشوند "بابا نان داد" و میپرسند کدام بابا؟ بابایی که دود ذغال و تریاک، لب و دندانش را سوزانده و برای یه حب تریاک آنها را به هر نامردی فروخته است؟؟ کدام نان؟؟ نانی که از فروش تن کوچک انها به دست می آید؟/ نانی که پینه بر دستان کودک 4 یا 5 ساله مینشاند و به جای بازی و شادی و فارغ بودن از غم دنیا، آنها را در سرما و گرما به بین ماشینها و آدمها برای فروختن آدامس و فال و بیسکوییت و تن و ... میکشاند؟؟
آن مرد آمد تا ما بفهمیم اسلام دین جاکشیست و معنویات یعنی خودفروشی!! 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Web Statistics