سازگاري :
سازگاري به اساس كنار آمدن فرد با خودش و شرايط جديدش اطلاق ميگردد به عبارت ديگر سازگاري به توانايي تغير رفتار در پاسخ به تغييرات محيطي اشاره دارد بطوري كه فرد بين آنچه كه ميخواهد و آنچه شرايط جديد در اجتماع برايش ايجاد كرده، توازن برقرار ميكند.
این سازگاری و کنار آمدن لزوما به معنی رضایت از شرایط جدید نیست ، بلکه هدف ایجاد تعادل و توازن حداقلی تا رسیدن به مطلوب ها و نیازها ا ست،و اگر این سازگاری از حد مورد انتظار فراتر رود می تواند به خمودگی رفتاری ، عدم رضایت و ناخشنودی وبه تبع آن پرخاشگری در محیط زندگی منجر شود.
نمونه این مدل رفتار سازگارانه را در ادبیات داستانی قطعا شنیده اید که:
در زمان هاي خيلي قديم ، پادشاهي بر دياري حكومت مي كرده است . او مالیات زیادی از مردم می گرفت و هر روز بر مقدار ماليات ها مي افزود . مردم هم نسبت به این وضعیت هيچ گونه اعتراضي نمی کردند! و ماليات اضافه را مي پرداختند.
پادشاه با ديدن حالت رضایت گونه و سكوت مردم ، هر بار دستور افزايش ماليات را مي داد .
بار آخر خيلي به مقدار ماليات افزود .و از وزير خود خواست بازديدي از شهر كرده و عكس العمل مردم را مشاهده نمايد . وزير چنين كرد . و وقتي به دربار مراجعت نمود ، از رضایت ، سكوت و عدم اعتراض مردم خبر داد! پادشاه متعجب شده و پرسيد چطور چنين چيزي ممكن است ؟ مگر میشود در برابر این همه فشار باز هم اعتراض نداشته باشند!
لذا دستور داد اين بار علاوه بر اخذ ماليات ، چوبي هم به مالیات دهندگان بزنند ! اين دستور اطاعت شد ...... باز مردم هيچ گونه اعتراضي نكردند !!
روز بعد پادشاه برای ارزیابی شرایط و عکس العمل مردم خود به بازديد از شهر پرداخت .
مردم با ديدن پادشاه آرام و به ظاهر راضی بودند و هيچ گونه اعتراضي نكردند ، شاه متعجب از اين قضيه ، قصد مراجعت به كاخ را داشت كه ناگهان مردي گفت این پادشاه عادل! من اعتراضی دارم ، اجازه می دهید!؟
پادشاه از اين كه عاقبت كسي لب به اعتراض گشوده است ... فرمود آن مرد نزديك شود و اعتراضش را بگویید!
او با حالتی خاص! به پادشاه گفت : قربان پرداخت مالیات حق و مال شماست ! ولی تعداد افرادي كه چوب به مامی زنند ، كم است . و ما مجبوريم ساعت ها در صف بايستيم . ... لطفآ دستور دهيد بر تعداد اين ها افزوده شود تا ما در صف ها كم تر معطل شويم ...!
این داستان بخوبی بیانگر سازگاری است نه رضایتمندی !
*رضایت مندی:
رضایت مندی و خشنودی نتیجه ادراکی است که انسان بر مبنای ارزیابی مثبت محیطی و تجربه فردی نسبت به جامعه خود بدست می آورد، بعبارت دیگر رضایت مندی پیامد احساسات و نگرشهای مثبت نسبت به موقعیت خود در جامعه است به طوری که این حالت مثبت به سلامت فیزیکی _ ارگانیکی و بهداشت روانی منجر شود.
رضایت مندی اگر به شکل صحیحی ایجاد شده باشد میتواند به مرتبه بالاتری بنام تعهد اجتماعی ، که یک نگرش مستمرو وفادارانه نسبت به جامعه است منجر شود.
انسان خشنود میتواند در عین حالی که رضایت مند است با عوامل نا خوشایند و فشارهای محیطی به سازگاری مثبت بپردازد.بنابراین خشنودی میتواند سازگاری را بدنبال داشته باشد ولیکن سازگاری لزوما به خشنودی نمی انجامد.
نمونه بارز آن رفتار مردم کشور در دوران جنگ و دفاع مقدس است، که علی رغم فشارهای زیاد ، حس وفاداری و تعهد خود را نسبت به جامعه و اهداف آن از دست ندادند.
بطور کلی در ایجاد رضایت مندی و نشاط عوامل مختلفی نقش دارند.بخشی از این عوامل درواقعویژگیهای تعیین کننده یک جامعه هستند که میزان شادی ،رفاه و متعاقبا رضایتمندی افراد آن جامعه را تعیین می کند، این عوامل عبارتند از:
ثروت:در اینجا منظور از ثروت میزان قدرت خرید مردم و امکان تهیه تسهیلات زندگی می باشد. این شاخص به طور واضح تعیین کننده استطاعت مادی افراد برای تامین نیازهای اولیه انسانی می باشد.
آزادی فردی: افراد در جوامعی راضی تر و شادمان تر هستند که محدودیتهای فیزیکی و روانی کمتری را تجربه می نمایند. بطور کلی احساس کنترل داشتن بر محیط به جای احساس در کنترل محیط بودن از عوامل تعیین کننده رضایت مندی و شادمانی می باشد که میزان آن در جوامع مختلف متفاوت است.
دسترسی به معلومات: این بعد بیشتر ماهیت شناختی ملزومات رضایتمندی و نشاط را یادآورمی شود و شامل عواملی چون سواد آموزی و میزان ثبت نام افراد در مدارس و دانشگاهها و استفاده از رسانه ها می باشد.
برابری: درک نابرابریهای اجتماعی می تواند در میان اقشار مختلف جامعه متفاوت باشد. این نابرابریها در اقشار پایین جامعه حس نابرابری را افزایش داده و زمینه آسیبهای اجتماعی را فراهم آورد در حالیکه در اقشار متوسط و تحصیلکرده جامعه ،نابرابری ، احساس وجود بی عدالتی اجتماعی را تقویت نموده و زمینه نارضایتی را ایجاد نماید.
بحث و نتیجه گیری :
زماني ميتوان سلامت اجتماعي را تضمين نمود كه افراد جامعه در وضعیتی حاکی ازرضایت و با نشاط باشند . رضایتمندی ، نشاط و شادی بیانگر پویایی جامعه در ابعاد توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و کاهش نابسامانی های خانوادگی است .
حال اگر ابعاد اشاره شده در جامعه سیری نزولی پیدا کند ، نشان دهنده سبک سازگارانه به منظور حفظ وضعیت جدید برای دستیابی و ایجاد تعادل و توازن حداقلی تا رسیدن به مطلوب ها و نیازها ا ست.در چنین شرایطی فساد و ناهنجاریهای اجتماعی در ابعاد مختلف رشد می یابند وحفظ منافع فردی جایگزین منافع جمعی می شود و جامعه مستعد گم گشتگی، از هم پاشیدگی وسقوط به مراحل پایین رفتار انسانی میشود.
نتیجه اینکه پذیرش شرایط سخت اجتماعی لزوما بیانگر رضایت مندی و آرامش واقعی در جامعه نیست ، بلکه نشان دهنده رفتار سازگارانه جهت کنترل شرایط تا برون رفت از آنمی باشدو اگر این رفتار طولانی شود عواقبی از قبیل: خمودگی رفتاری ، عدم رضایت و ناخشنودی وبه تبع آن پرخاشگری و مرگ اجتماعی خواهد داشت.
منبع: نت
منبع: نت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر