وبلاگ عزرائیل
نام واقعی من " مانی" ست. نام نقاش بزرگ ایرانی را بر روی من نهادند. روح عصیانگر و نا آرام و زیبا پسند نقاش نیز همراه نامش مرا دربر گرفت تا ناگفته هایش را فریاد زند... نام مستعار عزراییل را برگزیدم و چنین گفتم در مورد خویشتن خویش.. عزراییل هستم... برخاسته از سرزمین پارس... آمده ام تا خواب خوش ساده اندیشان و خوش باوران را آشفته سازم ....بی محابا سخن خواهم گفت. کاری به قضاوت اطرافیان نخواهم داشت.مهم نیست مرا چه می خوانند. آنم که هستم.
۱۳۹۲ مهر ۲۹, دوشنبه
۱۳۹۲ مهر ۲۷, شنبه
مینیمال های عزراییل: احترام زوری به عقاید دیگران.
اگر باورها و اعتقاداتتون قابل احترام باشن نیازی به وادار کردن دیگران برای احترام گذاشتن به اون عقاید نیست!
نعیمه ی اشراقی؛ بوی ماندگی میدهی و گند تحجر.
بوی آخوندیسم مدرن میدهی نعیمه. ژست ها و گفته های روشنفکر مآبانه ات با رفتارهای متضادت تنها یک چیز را ثابت کرد؛ آخوند زاده آخوند زاده است هر چند فیس بوک داشته باشد و از تکنولوژی استفاده کند! همه ی اینها در خدمت شارلاتانیسم آخوندی درونت درخواهند آمد. چرا که ارثیه ی ژنتیکی هر آخوندزاده ای دروغ و دورویی و تزویر و وقاحت ذاتیست!
این جمله از هر کسی هست باید با طلا نوشتش.
منافع ملی یعنی اینکه باید از اقوام ملت ساخت، نه از ملت اقوام ، بنابراین اقوام ساکن در یک کشور تا خود را یک ملت ندانند نمی توانند چیزی بنام منافع ملی را درک و احترام نمایند.
تفاوت بین رضایت مندی و سازگاری
سازگاري :
سازگاري به اساس كنار آمدن فرد با خودش و شرايط جديدش اطلاق ميگردد به عبارت ديگر سازگاري به توانايي تغير رفتار در پاسخ به تغييرات محيطي اشاره دارد بطوري كه فرد بين آنچه كه ميخواهد و آنچه شرايط جديد در اجتماع برايش ايجاد كرده، توازن برقرار ميكند.
این سازگاری و کنار آمدن لزوما به معنی رضایت از شرایط جدید نیست ، بلکه هدف ایجاد تعادل و توازن حداقلی تا رسیدن به مطلوب ها و نیازها ا ست،و اگر این سازگاری از حد مورد انتظار فراتر رود می تواند به خمودگی رفتاری ، عدم رضایت و ناخشنودی وبه تبع آن پرخاشگری در محیط زندگی منجر شود.
نمونه این مدل رفتار سازگارانه را در ادبیات داستانی قطعا شنیده اید که:
در زمان هاي خيلي قديم ، پادشاهي بر دياري حكومت مي كرده است . او مالیات زیادی از مردم می گرفت و هر روز بر مقدار ماليات ها مي افزود . مردم هم نسبت به این وضعیت هيچ گونه اعتراضي نمی کردند! و ماليات اضافه را مي پرداختند.
پادشاه با ديدن حالت رضایت گونه و سكوت مردم ، هر بار دستور افزايش ماليات را مي داد .
بار آخر خيلي به مقدار ماليات افزود .و از وزير خود خواست بازديدي از شهر كرده و عكس العمل مردم را مشاهده نمايد . وزير چنين كرد . و وقتي به دربار مراجعت نمود ، از رضایت ، سكوت و عدم اعتراض مردم خبر داد! پادشاه متعجب شده و پرسيد چطور چنين چيزي ممكن است ؟ مگر میشود در برابر این همه فشار باز هم اعتراض نداشته باشند!
لذا دستور داد اين بار علاوه بر اخذ ماليات ، چوبي هم به مالیات دهندگان بزنند ! اين دستور اطاعت شد ...... باز مردم هيچ گونه اعتراضي نكردند !!
روز بعد پادشاه برای ارزیابی شرایط و عکس العمل مردم خود به بازديد از شهر پرداخت .
مردم با ديدن پادشاه آرام و به ظاهر راضی بودند و هيچ گونه اعتراضي نكردند ، شاه متعجب از اين قضيه ، قصد مراجعت به كاخ را داشت كه ناگهان مردي گفت این پادشاه عادل! من اعتراضی دارم ، اجازه می دهید!؟
پادشاه از اين كه عاقبت كسي لب به اعتراض گشوده است ... فرمود آن مرد نزديك شود و اعتراضش را بگویید!
او با حالتی خاص! به پادشاه گفت : قربان پرداخت مالیات حق و مال شماست ! ولی تعداد افرادي كه چوب به مامی زنند ، كم است . و ما مجبوريم ساعت ها در صف بايستيم . ... لطفآ دستور دهيد بر تعداد اين ها افزوده شود تا ما در صف ها كم تر معطل شويم ...!
این داستان بخوبی بیانگر سازگاری است نه رضایتمندی !
*رضایت مندی:
رضایت مندی و خشنودی نتیجه ادراکی است که انسان بر مبنای ارزیابی مثبت محیطی و تجربه فردی نسبت به جامعه خود بدست می آورد، بعبارت دیگر رضایت مندی پیامد احساسات و نگرشهای مثبت نسبت به موقعیت خود در جامعه است به طوری که این حالت مثبت به سلامت فیزیکی _ ارگانیکی و بهداشت روانی منجر شود.
رضایت مندی اگر به شکل صحیحی ایجاد شده باشد میتواند به مرتبه بالاتری بنام تعهد اجتماعی ، که یک نگرش مستمرو وفادارانه نسبت به جامعه است منجر شود.
انسان خشنود میتواند در عین حالی که رضایت مند است با عوامل نا خوشایند و فشارهای محیطی به سازگاری مثبت بپردازد.بنابراین خشنودی میتواند سازگاری را بدنبال داشته باشد ولیکن سازگاری لزوما به خشنودی نمی انجامد.
نمونه بارز آن رفتار مردم کشور در دوران جنگ و دفاع مقدس است، که علی رغم فشارهای زیاد ، حس وفاداری و تعهد خود را نسبت به جامعه و اهداف آن از دست ندادند.
بطور کلی در ایجاد رضایت مندی و نشاط عوامل مختلفی نقش دارند.بخشی از این عوامل درواقعویژگیهای تعیین کننده یک جامعه هستند که میزان شادی ،رفاه و متعاقبا رضایتمندی افراد آن جامعه را تعیین می کند، این عوامل عبارتند از:
ثروت:در اینجا منظور از ثروت میزان قدرت خرید مردم و امکان تهیه تسهیلات زندگی می باشد. این شاخص به طور واضح تعیین کننده استطاعت مادی افراد برای تامین نیازهای اولیه انسانی می باشد.
آزادی فردی: افراد در جوامعی راضی تر و شادمان تر هستند که محدودیتهای فیزیکی و روانی کمتری را تجربه می نمایند. بطور کلی احساس کنترل داشتن بر محیط به جای احساس در کنترل محیط بودن از عوامل تعیین کننده رضایت مندی و شادمانی می باشد که میزان آن در جوامع مختلف متفاوت است.
دسترسی به معلومات: این بعد بیشتر ماهیت شناختی ملزومات رضایتمندی و نشاط را یادآورمی شود و شامل عواملی چون سواد آموزی و میزان ثبت نام افراد در مدارس و دانشگاهها و استفاده از رسانه ها می باشد.
برابری: درک نابرابریهای اجتماعی می تواند در میان اقشار مختلف جامعه متفاوت باشد. این نابرابریها در اقشار پایین جامعه حس نابرابری را افزایش داده و زمینه آسیبهای اجتماعی را فراهم آورد در حالیکه در اقشار متوسط و تحصیلکرده جامعه ،نابرابری ، احساس وجود بی عدالتی اجتماعی را تقویت نموده و زمینه نارضایتی را ایجاد نماید.
بحث و نتیجه گیری :
زماني ميتوان سلامت اجتماعي را تضمين نمود كه افراد جامعه در وضعیتی حاکی ازرضایت و با نشاط باشند . رضایتمندی ، نشاط و شادی بیانگر پویایی جامعه در ابعاد توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و کاهش نابسامانی های خانوادگی است .
حال اگر ابعاد اشاره شده در جامعه سیری نزولی پیدا کند ، نشان دهنده سبک سازگارانه به منظور حفظ وضعیت جدید برای دستیابی و ایجاد تعادل و توازن حداقلی تا رسیدن به مطلوب ها و نیازها ا ست.در چنین شرایطی فساد و ناهنجاریهای اجتماعی در ابعاد مختلف رشد می یابند وحفظ منافع فردی جایگزین منافع جمعی می شود و جامعه مستعد گم گشتگی، از هم پاشیدگی وسقوط به مراحل پایین رفتار انسانی میشود.
نتیجه اینکه پذیرش شرایط سخت اجتماعی لزوما بیانگر رضایت مندی و آرامش واقعی در جامعه نیست ، بلکه نشان دهنده رفتار سازگارانه جهت کنترل شرایط تا برون رفت از آنمی باشدو اگر این رفتار طولانی شود عواقبی از قبیل: خمودگی رفتاری ، عدم رضایت و ناخشنودی وبه تبع آن پرخاشگری و مرگ اجتماعی خواهد داشت.
منبع: نت
منبع: نت
مینیمال های عزراییل: فرزند خواندگی.
این قوانین جدید فرزند خواندگی منو یاد نزول سوره ی احزاب و وضع قوانین غیر انسانی بر علیه فرزندخواندگان در زمان محمد رسول الله میندازه. باز معلوم نیست کدوم دیوث گردن کلفتی عاشق همخوابگی با فرزندخوانده اش شده که همچین قانون کثافتی وضع و تصویب شده.
اشتراک در:
پستها (Atom)